www.iiiWe.com » «ماکت معماری در ذات خود می‌تواند تندیس و مجسمه باشد»

 صفحه شخصی ندا سیستانی   
 
نام و نام خانوادگی: ندا سیستانی
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: کارشناسی معماری
شغل:  کارمند مهندسان مشاور
شماره نظام مهندسی:  198237645
تاریخ عضویت:  1390/11/26
 روزنوشت ها    
 

 «ماکت معماری در ذات خود می‌تواند تندیس و مجسمه باشد» بخش معماری

15

با کلیک بر روی تصویر، مطلبی دیگر مرتبط با موضوع، در دسترس شما خواهد بود.

در هشتمین دوسالانه‌ی مجسمه‌سازی تهران که از اواخر دی‌ماه برپا شده، یکی از مسائلی که مورد توجه قرار گرفته، توجه به معماری و ارتباط آن با مجسمه‌سازی است و بر همین اساس، در بخش کیوریتوریال، پروژه‌هایی با توجه به معماری و مسائل و مفاهیم آن شکل گرفته است. سحر سلخی که کارشناس ارشد معماری است و ۲۰ سال سابقه فعالیت در این زمینه دارد، پروژه‌ای با عنوان "حضور موازی" را در دوسالانه مجسمه‌سازی کیوریت کرده است.

سلخی در گفت‌وگو با هنرآنلاین با بیان اینکه خود علاقه وافری به هنر دارد، درباره ارتباط میان هنر و معماری گفت: ما در دانشکده معماری با هنر آشنا می‌شویم و بخشی از مباحث درسی میان هنر و معماری مشترک هستند. اما وقتی وارد بازار کار می‌شوید این مباحث کمی از هم جدا می‌شوند. به نظرم کار کردن در رشته معماری پیچیده‌تر از هنر است زیرا با مجموعه‌ای از مسائل، از کارفرما گرفته تا طراحی، در نظر گرفتن تاسیسات و... مواجه هستید، اما شاید هنرمند کمتر با مجموعه‌ای از عوامل سر و کار داشته باشد. اما خلاقیت یک وجه مشترک بین هنر و معماری است. من بعد از مدت‌ها کار کردن در دفاتر معماری احساس کردم روحم نیاز دارد که به هنر برگردد و احساس می‌کردم شاید با هنر بتوانم دوباره خلاقیت و رنگ و بوی زندگی را به خودم برگردانم.

سلخی ادامه داد: آنچه در دانشکده‌ها به ما تلقین می‌کردند جایگاه خداگونه معمار بود و اینکه معمار همه کاری می‌تواند بکند. هر چند وقتی که وارد بازار کار شدیم متوجه شدیم که این‌طور هم نیست. در بازار کار با واقعیات مواجه می‌شویم و می‌فهمیم معماری یک رشته از میان رشته‌های مختلف است. کسی که وارد بازار کار می‌شود انواع و اقسام جایگاه‌ها را می‌تواند به دست بیاورد، از دلال معاملات ملکی، تا استاد دانشگاه، طراح داخلی و طراح منظر و... . این روزها معماری به یک مبحث بینارشته‌ای تبدیل شده است، یعنی آن چیزی که از ابتدا هم بوده اما این‌طور برای ما تدریس نمی‌شد.

او با بیان اینکه معمارها از نظر برخورد با موضوع طراحی، به دو طیف تقسیم می‌شوند، گفت: عده‌ای از معمارها صرفاً به عملکرد توجه دارند و فرم را مهم نمی‌دانند. آنها انسان را محور قرار می‌دهند و به الگوهای تکرار شده و آشنا توجه دارند. اما یک طیف دیگر معمارانی هستند که معماری را صرفاً برای معماری می‌دانند و انسان را از آن حذف می‌کنند. هر معمار با استفاده از تفکرات و تجربه زیسته خود، یکی از این طیف‌ها را برای فعالیت انتخاب می‌کند. اما هر طیفی را که انتخاب کند، برای فعالیت در بازار کار باید از مدیایی برای نمایش طرح خود استفاده کند. این رسانه که نشان می‌دهد معمار چه چیزی خلق کرده، یا نقشه است و یا ماکت، که پیش از ساخته شدن ساختمان ویژگی‌های آن را نشان می‌دهد. سلخی ادامه داد: نوعی از ماکت‌ها به صورت واقعی و بر اساس نقشه ساخته می‌شوند، اما نوعی دیگر که مدل ایده نامیده می‌شود، در آن محدودیت‌های فرم و عملکرد، روابط پیچیده معماری و سازه، اجرا و... در نظر گرفته نمی‌شود. این ماکت خلق شده در ذات خود می‌تواند یک مجسمه باشد، زیرا قیدهای دست و پاگیر را از آن برداشته‌ایم.

او با بیان اینکه مطالعه زیادی در این زمینه داشته است، افزود: وقتی فراخوان دوسالانه مجسمه‌سازی اعلام شد، با توجه به اینکه رویکرد بینارشته‌ای در این رویداد وجود دارد، من هم به دنبال چیزی بودم که بتوانم معماری و مجسمه را با هم پیوند دهم. ساده‌ترین تعریف از رویکرد بینارشته‌ای این است که از دو منظر به یک موضوع نگاه کنید. بنابراین من به سهم خودم از دو منظر هنر و معماری به مسئله ماکت معماری نگاه کردم. سلخی ادامه داد: در سطح جهان تحقیقات و پژوهش‌های زیادی روی این موضوع شده است. اینکه یک ماکت معمارانه را در فضای مجسمه‌سازی و میان هنرمندان ارائه دهید، شاید در ایران برای اولین بار رخ داده باشد، اما در جاهای دیگر دنیا این اتفاق بارها رخ داده است و حتی رویدادهای خاصی برای آن وجود دارد.

او درباره افرادی که در این پروژه حضور دارند گفت: هیچ‌کدام از این افراد هنرمند نیستند، بلکه معمار و شهرساز هستند. اما کارهایی را انتخاب کردم که به زعم خودم یک کار هنرمندانه است و متوجه شدم که به نظر خیلی از بازدیدکنندگان نیز همین‌طور بوده است. یکی از آثار این مجموعه با عنوان "حضور موازی" متعلق به آرش مظفری است که جزء معماران خوب و باتجربه است و این اثر را در بی‌ینال ونیز هم شرکت داده بود. این اثر در واقع ماکت سینما آزادی است. پس از آتش‌سوزی در سینما آزادی، مسابقه‌ای برای معماری آن برگزار شد و کاری که مظفری انجام داده، ماکت همان کاری است که در مسابقه طراحی سینما آزادی شرکت داده بود. در این ماکت سالن‌های سینما، رمپ‌های ارتباطی و سازه دیده می‌شود، اما شما وقتی نتیجه کار را می‌بینید تا وقتی که کسی برای شما توضیح ندهد، اصلاً متوجه نمی‌شوید که این یک ماکت معماری است. اینجاست که کیوریتور وارد میدان می‌شود و با انتخابی که می‌کند دریچه کوچکی از معماری به هنر باز می‌کند، زیرا نتیجه کار یک آبجکت هنری است.

با کلیک بر روی تصویر، مطلبی دیگر مرتبط با موضوع، در دسترس شما خواهد بود.
با کلیک بر روی تصویر، مطلبی دیگر مرتبط با موضوع، در دسترس شما خواهد بود.
با کلیک بر روی تصویر، مطلبی دیگر مرتبط با موضوع، در دسترس شما خواهد بود.

سلخی ادامه داد: کار بعدی متعلق به آریا صانعی و امیر پور مقدم است که از نسل جدید معماری هستند و بیشتر با کامپیوتر و معماری دیجیتالی کار می‌کنند. آنها در کاری با عنوان "تافته" دیاگرام‌های ارتباطی دو ساختمان را با هم ترکیب کردند و در کامپیوتر و برنامه‌های دیجیتالی، از ترکیب آنها یک فرم جدید درآورده‌اند. یکی از کارهایی که معماران می‌کنند این است که در زمان طراحی، دیاگرام‌های ارتباطی می‌کشند که با خطوط ارتباط‌های افقی و عمودی فضا را نشان می‌دهد. حال با ترکیب دو دیاگرام ارتباطی فضاهای عجیب و غریبی به دست آمده و کار بسیار خاصی شده است. او درباره سومین کار این مجموعه گفت: آستیاژ ضیائی اثری با عنوان "ساز شهری سرو" ساخته است که در فضای بیرونی تالار وحدت قرار گرفته است. بناهای معماری و خیابان‌ها عنصر شکل دهنده شهرها هستند، اما بدون وجود انسان‌ها معنایی نخواهند داشت. هنرهایی که در شهر ارائه می‌شود نیز برای این است که فضای زندگی را انسانی‌تر کند. هنر عمومی می‌تواند عده‌ای را در شهر گرد هم آورد یا خاطره‌ای بسازد و موسیقی یکی از عناصری است که خاطره ساز است. اگر وسیله‌ای در شهر باشد که علاوه بر دارا بودن خاصیت مجسمه‌وار، توان ایجاد موسیقی در لحظه را نیز به عابران ارائه کند مسلماً علاوه بر آنکه تصویرساز خاطرات بصری از شهر می‌شود می‌تواند با خلق موسیقی بر امکان تعامل و مکث عابران در شهر بیافزاید. مخاطب در مواجهه با ساز شهری که توسط آستیاژ ضیائی ساخته شده است دو نوع برخورد دارد. کسانی که موسیقی می‌دانند خیلی با احتیاط دور این ساز می‌گردند و ابتدا شروع به امتحان کردن آن می‌کنند و بعد سعی می‌کنند نت‌ها را بشناسند و پس آن برخورد راحت‌تری با ساز دارند. اما کسانی که موسیقی نمی‌دانند از ابتدا پرشورتر با این ساز شهری برخورد می‌کند، صدای آن را درمی‌آورند و بازی می‌کنند.

او درباره اینکه این سه اثر به شکل منسجم و در کنار هم نمایش داده نشده‌اند، گفت: معمارها روحیه هماهنگی دارند و این انعطاف را به مرور زمان در بازار کار کسب می‌کنند. من هم با سال‌ها تجربه در کار در معماری، محدودیت‌هایی که در زمان اجرای یک کار وجود دارد را می‌شناسم. می‌دانیم که دوسالانه مجسمه‌سازی با مشکلات و محدودیت‌های بسیاری برگزار شد و من دیدم که چه شرایط سختی وجود داشت. اگر شرایط طور دیگری بود و دوسالانه بدون این مشکلات برگزار شده بود، اصرار می‌کردم که یک جای خاص برای بخش کیوریتوریال وجود داشته باشد تا همه آثار پروژه در کنار هم به نمایش دربیایند. مسلماً من از این نوع چیدمان راضی نبودم، اما با توجه به تمام مشکلاتی که در اجرا و برگزاری این دوسالانه بود و زحمات زیادی که برای آن کشیده شد، این مسئله قابل گذشت است.

هشتمین دوسالانه مجسمه‌سازی تهران تا ۲۴ بهمن در تالار وحدت، تالار حافظ و پهنه رودکی برپاست.


با کلیک بر روی تصویر، مطلبی دیگر مرتبط با موضوع، در دسترس شما خواهد بود.

برگرفته از: honaronline.ir

یکشنبه 19 بهمن 1399 ساعت 18:30  
 نظرات